loading...
شهرستان درگز
کیانوش انصاری بازدید : 239 دوشنبه 26 مهر 1389 نظرات (0)

باسمه تعالی

هزینه ای برای هیچ؟

 

فکر می کنم اوایل تیرماه پارسال(1388) بود... نمایندگان مختلفی از ستادهای انتخاباتی آقای موسوی در شهرستان ها، از طیف های مختلف به خصوص از فرهنگیان و دانشگاهیان را به تهران فراخوانده بودند. برخی آمده بودند و بعضی نه! . شاید دویست نفری در جلسه بودند،‌ تعدادی از ایشان سخنرانی داشتند. بعضی تقلب را جدی و واقعی و برخی آن را نادرست می خواندند. کلیت خبر این جلسه را بعداً برخی سایت ها با عنوان "جلسه موسوی با فرهنگیان"‌منتشر کردند. به خصوص نمایدگان شهرستان های کوچک تاکید داشتند که در شهرستان آنها تقلبی نبوده و البته همگی از تخلفات صورت گرفته در انتخابات شاکی و برخي حتی عصبانی بودند، در کل این جلسه موفق نشد که تقلب و همچنین اعتراض به تقلب در نتیجه ی انتخابات را توجیه بکند اما همگی به اتفاق بر تخلفات گسترده و... تاکید کردند و از آقای موسوی خواستند تا حداقل یک به یک تخلفات را در بیانیه خود اشاره کند و به آنها اعتراض بکند، اما انگار بحث فراتر از تقلب و این حرف ها بود.

در انتها آقای فاتح که مجری این جلسه بود حرف هایی جدا از موضوع جلسه زد. برخی ازجملات در صحبت های ایشان اینگونه بود که ((چه تقلب شده باشد چه نه "ظلم باید برود")) ایشان به اصطلاح به بداخلاقی های دولت و حاکمیت اشاره و همینطور به جمعیت زیادی که در انتخابات در نقاط مختلف کشور سازماندهی کرده بودند اشاره کرد و اینگونه نتیجه گرفت که فرصت خوبیست تا علیه حکومت پیگیر آرمان های خود باشند و در ادامه گفت "معتقدم تاریخ کشورمان اینک دارای فرصت زایش یک اتفاق بزرگ است و دست تقدیر ما را مسئول برقرار نمودن این اتفاق کرده..." در ادامه ایشان اتفاقات آینده را با سال های 1332 و اعتراضات علیه اقتدارگرایی شاه معرفی نموده و گفتند "راه طولانی و بی برگشتی را در پی داریم" بعد از همین جمله مهندس موسوی بلافاصله فرمودند که "البته بستگی دارد مردم بخواهند چقدر هزینه بدهند" که برای حاضرین اینگونه تصور شد صحبت های آقای فاتح صحبت های خود میرحسین است.که بعید هم نبود

حالا نزدیک به یک سال است از انتخابات ریاست جمهوری می گذرد؛ این روز ها دیگر خبری از اعتراضات و تظاهرات های خیابانی نیست، حالا باید سوال کرد چه می خواستیم؟ چه کردیم؟ چه شد؟

در این یک سال تنها چیزی که بدست آمد آلوده شدن ارکان اصلاح طلبی و از بین رفتن آن از ساختار حکومت بود؛ طبیعیست که وقتی یک جناه علیه حکومت آن هم با ادعای دروغ تقلب قد راست کند حاکمیت بر سرکوب آن همت کند. آیا دوستان ما با پخش اعلامیه ها و... حکومت حاضر را کردند شاه و خود شدند انقلابی؟ همین آقایی که مجری این جلسه بود با آن حرف هایی که اشاره شد خود را مادر تاریخ میدید و حکم بر اتفاقات تاریخی میداد و سال 32 می ساخت، اکنون در انگلستان چه می کند؟ آقایی که سند راهبردی می نوشت و تئوری توسعه ی سیاسی و دولت ضعیف و ملت قوی میداد و از مشروطه دم می زد! چرا چون مشروطه خواهان نکرد؟ مشروطه خواهان در زندان ها ناخن های از جا کشیده شده ی خود را می دیدند و فریاد می زدند آزادی! پس چرا آقایان چون بزدلان در زندان های سنا و جکوزی دارشان فرمودند غلط کردیم؟ و سوال امثال بنده اینست که تکلیف مادران سهراب ها و نداها چیست که با ادعا های شما داغدار فرزندان جوانشان شدند؟ اگر ولایت مدارید چرا صحبت های ولایت در نماز جمعه ی بعد از انتخابات اختتامیه ی آشوب های شما نبود؟! اگر نیستید پس چرا می گویید بعد از تایید انتخابات ریاست جمهوری توسط رهبری احمدی نژاد را به رسمیت می شناسید؟

یاد استاد شجریان که با ترانه ها ی زیبایش می گوید:

 

شرمتان باد ای خداوندان قدرت بس کنید

بس کنید از اینهمه ظلم و قساوت بس کنید

ای نگهبانان آزادی ای نگهداران صلح

ای جهان از لطفتان تا قعر دوزخ رهنمون

بس کنید  بس کنید

کیانوش انصاری

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
لطفا فعلا از آدرس زیر استفاده بکنید مقالات آموزشی و دانلود نرم افزار www.ghalamyaz.com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 239
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 513
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 735
  • بازدید ماه : 735
  • بازدید سال : 14,352
  • بازدید کلی : 91,099