خاتمی رخت دامادیش را به تن کرده؛ منتظر بله ی "آقا"ست
در روز ها و ماه های اخیر بارها و بارها زمزه ی آمدن یا نیامدن خاتمی به عرصه ی انتخابات به عنوان نامزد صندلی ریاست جمهوری مطرح بوده و اکثریت جامعه و افکار عمومی بر این سوال هستند که "آیا خاتمی می آید؟!"
در این بین نظرات و دیدگاه های مختلف بسیار مطرح بوده است اما در مناطقی که استبداد زدگی و دلسردی در بین اجتماع افزون است. همواره جملاتی با مضمون های متشابه شنیده می شود. مثلا بعضی میگویند: "نمی گذارند خاتمی بیاید" و یا "اگر بیایند نخواهند گذاشت رای وی از صندوق ها بیرون بیاید" و یا اینکه "اگر رای بیاورد هم نمی گذارند کار کند" و یا جملات متشابهی که وجه اشتراک تمام آنها را می توان استبداد زدگی و عدم اعتماد عموم بر فضای سیاسی کشور دانست که از نشانه های بارز فاصله ملت و دولت است.
مردم به امام و جمهوری اسلامی رای آری دادند و با وی بیعت کردند زیرا که شعار ایشان "میزان رای ملت بود" و در تمامی سیاست ها و برنامه های کشور با ملت صادق بودند و اینگونه بود که اعتماد عمومی نصبت به امام به آن میزان بالا بود که هنوز هم از وی به عنوان یک رهبر و اعتبار یاد می شود. و اینک اکثریت همان ملت و فرزندانش دلسرد از صداقت و راستی صندوق های رای و دستگاه ها شده اند به گونه ای سخن می گویند که گویی در مورد مصدق و حاکمیت سلطه طلب و لجباز زمان وی سخن می گویند. بعد از فوت امام (ره) رهبر هر که باشد وظیفه بسیار بزرگی دارد زیرا که جاینشین مردی بزرگ و انسانی عزیز است که اکثریت قاطع مردم تا انتهای عمر گران بهایش به او اعتماد کامل داشتند و او را به عنوان رهبری با درایت و قوی که حتی از فرماندهی لیبرال ها بر دستگاه اجرائی حراس و ضعفی نداشت می شناختند. بعد از اینکه آن بزرگوار به رحمت خداوند پیوست، آیت آلله خامنه ای به عنوان رهبر کشور اسلامی پذیرفته و معرفی شد. به اعتقاد من ایشان بعد از رهبری خود خدمات بسیار گران و مقدری به این ملت کرده است و انصافا می توان گفت که ایشان فرد مناسبی برای جانشینی امام و رهبری کشور بوده اند. ایشان همیشه در طول رهبری خود از جمهوریت و اسلامیت از استقلال و آزادی دفاع کرده اند.
در رقابت های سیاسی جناه ها، احزاب و گروه های سیاسی تمامی بنای خود را بر استفاده از امکانات در اختیار خود دارند ولی گاهی بعضی زیادی خواهی کرده و از شخصیت های فرا جناهی و محترمی که هیچ تعلقی به هیچ کدام از جناه های فعال و خدمتگذار ندارند و مورد استفاده هیچ یک نیستند قصد استفاده میکنند. نباید اجازه داده شود مقام رهبری که از قدرت و شوکت زیادی نزد دستگاه ها و افکار عمومی برخوردارند مورد استفاده در رقابت های سیاسی باشند و یک جناه برای فشار به جناه مقابل خود و... از شخصیت و جایگاه ایشان استفاده بکند. رهبری همیشه در همه دولت ها حامی دولت بوده و مورده احترام همه گروه هاست؛ نباید یک جناه وابسته به دولت از حمایت دولت توسط رهبر سوء استفاده ی جناهی بکند و چماق بشود بر سر رغیب، اخیرا سخنان بدون اشاره مقام رهبری به شاه سلطان حسین و... مورد سوء استفاده برخی روزنامه های جهت دار و گروه ها قرار گرفته و باعث شده که این ذهنیت در جامعه صورت بگیرد که مقام رهبری با استفاده از وجه قانونی خود در پی تضعیف اصلاح طلبان و خاتمی و اندیشه نیمی از ملت ایران است. امروز مردم به خوبی می دانند و آگاهند شاه سلطان حسین و آنکه با بی توجهی و ماجراجویی دانسته و یا ندانسته تیشه به ریشه این ملت می زند کیست. شاه سلطان حسین با بی توجهی و لجبازی با دنیای خارج و خطرات پیش رو موجب خطرات و خسارت بسیار بر کشورش شد. صدام حسین جنگ طلب و ساختارشکن بود که چون شاه سلطان حسین به استبداد در درون و سرکشی و بی ادبی در بیرون نظام خود مشغول شد و نتیجه دولتش در درون زیرزمینی تنگ و تاریک شد که گورکن هم در همچین مکانی طاقت زندگی نداشت. و هوا داران و شبه نظامیان بعثی که در عرصه سیاست برای خود شوکتی به چنگ آورده بودند و قدرتی با سیاست های انحصار طلبانه و اقتدارگرایانه رهبرشان صدام حسین، نتیجه شان قایم شدن در پستوهای تنگ و تاریک و برنامه ریزی برای بمب گذاری و ریختن خون مردم خود و زوال و نابودی شد.
امروز افکار عمومی و تمامی جوانان اصلاح اندیش و طرفدار خاتمی بر این احساسند که عده ای به هر قیمتی می خواهند که خاتمی نیاید و از خاتمی در هراسند و با سوء استفاده ی عده ای زیاده خواه از سخنان بی ریا ی مقام رهبری باعث آن هستند که تمامی این جریان و بی اعتمادی متوجه رهبری و حاکمیت بشود و بی شک همین خواهد بود. چنانچه رهبری تصمیم بگیرد چه کسی بیاید و چه کسی نیاید و مردم بگویند که اگر فلانی بیاید آسیب می بیند چرا که به خاطرمحبوبیت و دگر اندیشی اش دچار غضب رهبری خواهد شد پس انتخابات به چه معناست؟ اصلا واژه انتخابات معنای لغوی خود را از دست خواهد داد و وقتی که رهبر به جای 70میلیون نفر رای بدهد و تصمیم بگیرد خوب بر سر صندوق های رای هم خود ایشان باید به جای همه برگ تعرفه دریافت بنمایند و زحمت پر کردن این برگه ها هم با خود ایشان خواهد بود. که بی شک اینهمه ماجرا نظر رهبری نبوده و تنها یک عده انحصارطلب از سخنان آگاهانه مقام رهبری استفاده سوء و تبلیغاتی کرده اند. به نظر من (به عنوان یک شهروند ایرانی) باید این واقعیت به همه ثابت بشود که دست رهبری پشت تمامی خیرخواهان و قانون مداران و سیاسیون دلسوز هست اما هیچگاه جایگاه خودشان را خرج یک جناه نکرده و نمی کنند؛ آن هم دولت و دولتمردانی که هنوز چهار ساله ابتدائی شان تمام نشده در افکار عمومی شکست خورده اند و سیاست های نا به درست ایشان به 25% تورم بی سابقه در ایران و منطقه نتیجه شده است دولتی که 200میلیارد دلار سرمایه ی این مردم بیگناه را معلوم نیست چه کرده است و در آمد بی سابقه در طول تاریخ ایران از فروش نفت "ملی" کجا رفته که وضعیت کشور این است؟